پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی

« روستای تاریخی و هدف گردشگری ورجوی»؛ استان آذربایجان شرقی؛ جنوب شهرستان مراغه

شهید پرور ترین روستای ایران رهبر انقلاب: پیش از انقلاب اسلامی، محرومیت در روستاها به حدی شدید بود که برخی روستاییان به علت نبود امکانات بهداشتی و درمانی یا سوء تغذیه حتی جانشان را از دست می دادند، اغلب روستاییان از ساده ترین امکانات آموزشی بی بهره می ماندند و فقر و بیکاری، روستاییان ناامید را به سوی شهرها می‌تاراند *** روستا پشتوانه تولید، حیات، غذا و موجودیت کشور است و در برابر این حقیقت باید به این سؤال جدی پاسخ داد که بر اساس چه استدلالی زندگی در روستا نباید به روانی و خوشی شهر از جهت برخورداری از امکاناتی مانند مدرسه، ارتباطات، آب، راه و آسایش زندگی باشد و چرا شهرها به دلیل بزرگ‌تر بودن، مصرفی بودن و تولیدی نبودن، باید در برخورداری از زندگی راحت‌تر، جلوتر از روستا باشد. *** رهبرانقلاب: ما در رسیدگی به روستاها کوتاهی کردیم

آخرین اخبار

برگزاری یازدهمین یادواره ۷۵ شهید ورجوی مراغه

برگزاری یازدهمین یادواره ۷۵ شهید ورجوی مراغه

برگزاری یازدهمین یادواره ۷۵ شهید ورجوی مراغه
 فرمانده سپاه مراغه: مردم ایران در رابطه با آخرین سناریوی دشمن در انتخابات اسفند ماه هوشیار باشند

فرمانده سپاه مراغه: مردم ایران در رابطه با آخرین سناریوی دشمن در انتخابات اسفند ماه هوشیار باشند.

فرمانده سپاه مراغه: مردم ایران در رابطه با آخرین سناریوی دشمن در انتخابات اسفند ماه هوشیار باشند.
بدحالی مجدد 30 نفر از دانش آموزان ورجوی

✍ مقدمات آزادی چهارمین زندانی غیر عمد با کمک ۸ میلیارد ريالي خیّرین مراغه و ورجوی.

✍ به گزارش پایگاه خبری ورائوی رئیس هیئت الزهرای ورجوی گفت: با تامین یک سوم کمک هزینه آزادی یک زندانی غیر عمد در مراغه، مقدمات آزادی این زندانی فراهم شد.
 ✍️ کاهش ۴ هکتاری این منطقه در پیگیری یکسال اخیر !! ؛ وعده اداره راه و شهرسازی به دو ماه آینده موکول شد

#دومین پیگیری وضعیت جاده مراغه ورجوی و وضعیت منطقه #شورچمن مراغه از شبکه استانی سهند

✍️ کاهش ۴ هکتاری این منطقه در پیگیری یکسال اخیر !! ؛ وعده اداره راه و شهرسازی به دو ماه آینده موکول شد.

گفت و گوی اختصاصی با حاج نادر ذاکری ورجوی ؛ شهردار و رئیس بنیاد شهید اسبق مراغه

  • ۱۲:۲۳ ق.ظ

 رسانه ها و نهادها ناگفته های جنگ را بازگو کنند !

گفت و گوی اختصاصی با دبیر مدرسه راهنمائی ورجوی؛ یک مدیر جهادی در تراز انقلاب اسلامی؛ معلمی که در یکسال بیش از 5 نفر از دانش آموزانش شهید شدند؛ ایشان در این گفتگو از نحوه ی اعزام رزمندگان روستای ورجوی، ساخت یک پادگان نظامی در دزفول توسط بچه رزمنده های مراغه، ارسال کمک های مردمی اهالی روستای ورجوی به آبادان با ما سخن گفته اند. وقتی استاندار خوزستان از کارهای جهادی رزمندگان مراغه ای تعجب میکنند.

ایشان گلایه هایی هم از مسئولین بخاطر عدم رسیدگی به مشکلات روستای شهید پرور ورجوی دارند.

... با سلام؛ حاج آقا لطفا از روستای ورجوی برای ما بگوئید از زمان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی؛ و اینکه شهدای ورجوی از کجا اعزام می شده اند؟

بسم الله الرحمن الرحیم؛ بسم رب الشهداء و الصدیقین؛ ضمن عرض خیرمقدم و عرض تسلیت به مناسبت عاشورای حسینی (ع) ؛ مقدم شما عزیزان را در روستای شهید پرور ورجوی گرامی میدارم؛ روستای ورجوی نزدیک به 63 نفر شهید و 70 نفر جانباز دارد.

در شهرستان مراغه تقریبا 19 نفر جانباز 70 درصد داریم که از این تعداد 5 نفر از جانبازانِ 70 درصد، از اهالی این روستا هستند. 

اکثریت مردم روستای ورجوی در اول انقلاب خیلی زحمت کشیده اند و برای خاطر انقلاب اسلامی ایران هرروز از روستای ورجوی تا مراغه، این مسیر 6 کیلومتری را راهپیمائی و تظاهرات می کرده اند. در شهرمراغه هم اهالی ورجوی بیشتر مردم را به تظاهرات و راهپیمائی علیه نظام طاغوت تشویق و تحریک می کردند. 

اهالی روستای ما یک مردم کم در آمدِ مستضعفِ انقلابی با اعتقادات بسیار قوی بودند؛ در آن زمان روستای ورجوی حدودا با 2000 نفر جمعیت 6 مسجد داشته است که نشانگر ایمان و معنویت اجتماعی مردم و علاقه ی به دین اسلام در روستای ورجوی بوده است. بنابراین انتظار این چنین انقلابی را می کشیدند و از دل این انقلاب را می خواستند. 

عشق امام بود و دین اسلام و مملکت و ناموس مردم

بنده در سال 58 دبیر راهنمائی مدرسه این روستا بودم در کلاسم حدودا 25 نفر شاگرد داشتم. هر موقع یکی از این بچه ها که شهید می شدند و می آوردند در روستای ورجوی، باور کنید 5 -6 نفر دیگر به جبهه علاقه مند می شدند که به جبهه اعزام شوند. در همان سال 7 یا هشت نفر از شاگردان من به جبهه ها اعزام شدند و در همان سال هم شهید شدند. رزمندگان ورجوی عجیب علاقه به جبهه داشتند و اینها واقعا قدرتمند بودند. در لشگر ]همیشه پیروز[ عاشورا هم اکثر فرماندهان گردان ها و گروهان ها از بچه های روستای ورجوی بودند. بچه هایی نترس و غیرتمند ؛ دیندار و مذهبی؛ برای خاطر مملکت و دین و ناموس خودشان می خواستند جان خودشان را فدای این انقلاب اسلامی بکنند.


روی این اصل ما در این روستا شهید زیاد داشتیم و در آن موقع اکثراً پایگاههایی که در اینجا داشتیم فرماندهی و مرکزیت بسیج در شهرستان بوده و اعزام ها هم از مراغه بوده و تمامی روستاهای مراغه اکثراً نیروهایشان از طریق بسیج شهرستان مراغه اعزام می شدند به جبهه ها.  روستای ورجوی نسبت به جمعیت آن زمان که در شرکت تعاونی روستایی آمار داشتیم حدودا 63 نفر شهید و 70 نفر جانباز و چند نفر هم شهید زنده (جانباز بالای70درصد) داشتیم. که برای این نظام هزینه کردیم. عشق امام بود و دین اسلام و مملکت و ناموس مردم. 


حاج آقا اکثر این شهدای ورجوی سن شان زیر 30 سال هست خیلی ها هم زیر 20 سال هستند؛ در آن موقع خانواده های این بچه ها با رفتنشون مخالفت نمی کردند؟ 

نه خیر! اصلا!  خلاصه پسر هر چه یاد  بگیرد  از پدرش یاد میگیرد. وقتی پدر هر روز می رفت به تظاهرات و مسجد و بسیج و ... پسرش هم قهراً بدنبال پدرش همان راه را می رفت. اما الان شاید وضعیت متفاوت تر از آن زمان باشد...امروز شاید پدر یک چیزی بخواهد و پسرش آن راه دیگری را انتخاب کند. در آن زمان حکم فرمائی با پدرخانواده بود و پسرها عقیده به پدر داشتند. و آن  عقیده ای که ما آن روزها داشتیم شاید الان دیگر آن عقیده نباشد؛ در آن زمان اکثر همین پدر و مادرها خودشان پسرهایشان را به جبهه ها اعزام می کردند و هزینه های جنگی فرزندانشان را هم خودشان تامین می کردند. 

من خودم چندین بار با ماشین اداری که داشتم از وسائل این روستا جمع کردیم و برای بچه های خرمشهر و آبادان که در آنجا مردم هم زیاد نمانده بود بخاطر جنگ، و بسیج و پایگاهش واقعا مظلوم مانده بود وسائل و آذوقه بردیم. یک موقع ما رفتیم آنجا به ما گفتند خیلی ها آمدند و قول دادند ولی چیزی نیاوردند و رفتند؛ ما آمدیم اینجا و دو ماشین وسائل از این روستا و مراغه جمع کردیم و بردم آبادان. هرچه که نیازشان بود. وسائل برقی و پوشاک و پتو و ... و بعد از آن هم تا آخر جنگ با هم دوست شدیم و رفت و آمد هم داشتیم.

 بنده حدودا 3 -4 سال در دزفول بودم و پادگان دزفول را خودم ساختم. فرمانده لشگر آن موقع آمد مراغه و جلسه ای داشتیم در منزل امام جمعه وقت. گفتند تنها لشگری که پادگان ندارد لشگر عاشوراست و بقیه برای خودشان پادگان ساخته اند.  ما هم تعصباً ساخت این پادگان را قبول کردیم. فرمانده لشگر آن موقع گفت من به اکثر این شهرستان ها سفرکرده ام و این مسئله را مطرح کرده ام اما کسی حاضر به همکاری نشده است ؛ ما چون یک بچه روستایی بودیم این ماموریت را قبول کردیم. بعدا با مسئولین وقت در مورد آمادگی ما صحبت کرده بودند که یک نفر از مراغه هست که بیاید خوزستان و این پادگان را بسازد. آن ها هم یک جلسه ای گذاشتند که با آقای ذاکری بروید و منطقه را بگردید. ما هم با آنها رفتیم منطقه و بعد از یک هفته که در منطقه بودیم و مشکلات رزمندگان را برایشان گفتیم و این پادگان را نشان دادیم گفتند که ما آنجا نمیتوانیم بیاییم ولی وسائل و تجهیزات به شما می دهیم. 

نامه تقدیر ستاد لشگر 31 عاشورا از علی ذاکری ورجوی در امر احداث پادگان

ما هم از روستای ورجوی و مراغه نیرو بردیم و کار را شروع کردیم. 18 تا گردان زیرزمینی با ظرفیت 400 نفره ساختم. یک انبار مهمات بتن آرمه زیر زمینی ساختم. و یک حمام بزرگ ساختم که در عرض یک ساعت 400-500 نفر می رفتند دوش می گرفتند. خیابان کشی و درخت کاری و معابر و آثار های دیگر ساختیم و در این کار موفق هم شدیم. 
بنده آن موقع 50 نفر از این روستا و شهرستان نیرو بردم به منطقه و آن حمام بزرگ را در عرض 20 روز ساختم. خدا شاهد است آن موقع ما دوروز و یک شب کار میکردیم و یک شب می خوابیدیم. در عرض بیست روز یک حمام ساختیم که استاندار خوزستان آمده بود و تعجب می کرد از اینکه ما آن حمام بزرگ چند صد نفری را در عرض بیست روز ساخته باشیم.

الان روستای ما گرفتار هست و مشکلات زیادی دارد.

خلاصه روستای ما در زمان جنگ خیلی زحمت کشید برای این انقلاب ولی ما از طرف مسئولین آنچه که وظیفه شان بود برای این روستا خدمت کنند واقعا کم لطفی کردند و این نظر ماست. و اکثر کارهایی که در آن زمان انجام گرفت در این روستا مردم خودشان کردند مثل همین آبیاری  فاضلاب روستای ورجوی. پول این کارها را مردم خودشان از طریق خودیاری داده اند و مدیریت آن را بنده یا دوستان دیگر کرده ایم. و اکثر این کارها از دست خودشان آمده است. خلاصه آنچه انتظار می رفت از دولت که برای این روستا بعد از جنگ کار کند نشد؛ و یا ما نتوانستیم صدایمان را به گوش مسئولین برسانیم. الان روستای ما گرفتار هست و مشکلات زیادی دارد. بیکاری زیاد دارد. درآمد کشاورزی در این روستا کفاف زندگی مردم و  باغداران را نمی دهد و افرادی که از نظر مالی توانمند می شوند از روستا مهاجرت می کنند. حالا افراد زیادی داریم که ثروتمند و صاحب مقام هستند ولی الان دیگر روستای ورجوی را نمی شناسند حتی از روستای ورجوی مسئولین زیادی هم در شهر داشتیم ولی کسی قدم نگذاشت در این روستا تا مشکلی از این برادر ها را حل بکند. همه شان رفتند به خیال خودشان به غیر از بنده که]...[ در این روستا هم متاسفانه کارهای صنعتی هم انجام نشده است.  


حاج آقا اهالی روستا مخصوصا جوانان ورجوی چقدر با شهدای روستاشون آشنا هستند؟ 

 حالا اینکه بشناسند یا نشناسند یک نفر باید باشد که به این جوانان روستا یاد بدهد. این ها که شهید را ندیده اند الان نسل جدید ما شهید ندیده اند که! انگیزه شهید را نمی دانند. از کتاب ها میخوانند. این وظیفه رسانه ها و نهاد هاست که بیایند و ترویج شهادت را به اینها یاد بدهند، بگویند  و بفهمانند که در ما چه بود؟ وقتی بچه ها می رفتند مثلا می دیدند در دهلران از یک خانواده فقط یک نفر پیرمرد 90 ساله مانده و بقیه را عراقی ها اسیر گرفته اند یا وقتی ما میرفتیم خرمشهر میدیدم که عراقی ها آمده اند و پیرمردها را یک طرف و دخترها را یک طرف تقسیم کرده اند ...؛ گرفتار بعضی مسائلی بودیم که ناگفته مانده است در جنگ، وقتی بچه ها می رفتند و آنجا این مسائل را می شنیدند و می آمدند به بچه های دیگر در روستای ورجوی نقل می کردند این ها می رفتند جبهه به عشق همان حرف ها به خاطر غیرتی که برایشان ایجاد می شد. 

ما آن حال و هوایی که از شهدا داشتیم نتوانستیم نگه داریم الان هم به فراموشی دارند سپرده می شوند. ما گرفتار این روزگار هستیم و آن وظیفه ای که باید را نتوانستیم انجام بدهیم. آن تنور گرم شهادت را نتوانستیم برای این جوانان نگه داریم... بیکاری الان داد می زند و اقتصادمان زندگی این مردم را فلج کرده است. 

 

حاج آقا شما گفتید که در سال های اول جنگ خودتان معلم بودید؟ از نحوه شهادت این بچه ها، یا جبهه رفتنشون یا روحیه ای که داشتند خاطره ای دارید ؟ 

من عرض کردم خدمت شما این بچه هایی که در کلاس بودند اگر به تاریخ شهادت این ها نگاه بکنی در عرض آن 8 سال جنگ تحمیلی سالانه در روستای ورجوی حدودا 8 یا 9 نفر شهید شده اند. اکثراً هم بچه محصل بوده اند اینها؛ خلاصه وقتی اینها می رفتند مدرسه و یکی از دوستانشون به طریق پایگاه میرفت جبهه و شهید می شد 5-6 نفر دیگر با هم صحبت می کردند و در پایگاه ورجوی ثبت نام می کردند. خودشان را وارد پایگاه می کردند تا به خاطر احترامی که به اون دوست شهیدشون در جامعه برای او قائل بودند بروند و شهید شوند و راه آن دوستشان را ادامه بدهند. 

من نظرم این هست که اون بچه ها با شهادت دوستانشون ]بیشتر به جبهه ها اعزام می شدند[ من یادم هست که در روستای ورجوی یک نفر بنا بود ]که شهید شد[ کار می کرد وقتی یک شهید آوردند بالای دیوار که کار میکرد اون وسائل بنایی را انداخت زمین و گفت بعد از این هرکس در روستا بماند بی غیرت است. این بچه ها وقتی این حرفها را می شنیدند یا می دیدند که دوستانشون شهید شدند مشکل بود برایشان ماندن در این روستا. درکش الان برای ما خیلی مشکل هست. ولی آنها وقتی شهید را در این روستا میدیدند خودشان می خواستند که بروند و جبهه را ببینند. 

من یک عموزاده داشتم با خودم برده بودم دزفول ؛ یک مقدار کار کرد کلاس هفتم بود وقتی برگشت به روستای ورجوی یک ماه ماند چون حال و هوای جبهه را دیده بود بعدا به من خبردادند که علی از طریق بسیج برگشته جبهه و رفت و شهید شد. این ها خودشان علاقه مند می شدند که خودشان بروند و جبهه را ببینند و دوستانشان ملحق شوند. از شهادت هم کسی نمی ترسید. یعنی من به این مسجد و عاشورای حسینی قسم یک دفعه به خیالم هم نیامد که می میرم یعنی عاشق این بودیم که بمیریم هم مرده ایم. 

مردن و شهید شدن هیچ تاثیری در جسم و روح ما نداشت. ما سال 63 آخرین ماه بود که در فاو – جزیره مجنون بودیم جمعه بود باور کنید بیش از 100 بار ما را بمباران کرده بودند و ما یکبار هم به ذهنمان خطور نکرد که می میریم و شهید می شویم. جهنم بود آنجا! بچه ها خیلی قدرتمند بودند اصلا کسی بترسد که نمی تواند برود آنجا! (شهید بشود). آن موقع همه به عشق این نظامِ انقلابیِ ایده آلِ اسلامیِ کار می کردند و می گفتند مشکلات اجتماعی و آخرتی ما حل خواهد شد. ولی متاسفانه عملکرد ما مسئولین آنچنان که باید آن تنور گرم شهادت را نتوانست برای این جوانان نگه دارد.


حاج آقا اکثر بچه های روستای ورجوی خانواده شون کشاورز بوده اند؟ 

تمام بچه هایی که از روستای ورجوی شهید شده اند شما خیال بکنید که یک نفری دستش به دهنش می رسید و یک چیزی داشتند، نداشته اند؛ همه شان از خانواده های کشاورز و مستضعف بوده اند. خیال نکنید که از یک خانواده مرفه بوده اند. آن هایی بودند که به قرآن قسم پدر هاشون نماز صبحشان را در باغ می خواندند و کار و کشاورزی می کردند و شب هم نماز را در باغ می خواندند و می آمدند خانه. و مادران این شهدا هم پابه پای پدران این شهدا کار  می کردند. آن موقع ما برای درس خواندن پیاده می رفتیم مراغه و می آمدیم ورجوی.  وضعیت بچه ها از نظر مالی خوب نبود که. آن موقع شاید 5-6 نفر در این روستا دیپلم بود. نان مان را می گذاشتیم توی یک دستمال و کتابهایمان را برمی داشتیم و پیاده می رفتیم مراغه در یک مدرسه دوشیفته درس می خواندیم و وضعیت مالی ما طوری بود که نمی توانستیم یک چای از مغازه ای چیزی تهیه بکنیم و این نان را بخوریم. اکثر شهدای ورجوی از این خانواده ها به بار آمده اند. آنهایی که دستشان به دهنشان می رسید با جبهه اصلا کاری نداشتند. آنها اعتقادی به نظام و انقلاب نداشتند، تازه به ما نیش خند هم می زدند.  


شما احتمالا حاج آقا سیدرضا پاکدل رو بشناسید؟  

سید رضا! بله؛  این سید بزرگوار واقعا آبروی این روستای ما بود فردی بود متعهد و دیندار و از خدا بترس؛ آن چه که داشت، سید بود به پیغمبر احترام می گذاشت. آبروی پیغمبر را نمی برد. ما برای این سید خیلی علاقه داشتیم. آقایی بود واقعا خداشناس و دیندار و ما به همه چیزش اعتقاد داشتیم و دوستش داشتیم. ما اینقدر این سید را میشناختیم. در انقلاب هم ایشان همیشه با ما بودند و از خیلی از روحانی ها هم باسواد بودند و از جمله افرادی بودند که جلو دار این راهپیمائی ها بودند.


شما از بچه هایی که دیده اید و رفتند و برنگشتند و کسانی که در آینده این حرف های شما را خواهند شنید چه پیامی یا توصیه ای برای جوانان این روستا یا چه خواهشی دارید؟ 

جوان ها باید راهی که انتخاب می کنند، خودشان برای خودشان انتخاب بکنند. آنچه که شهدا برای خودشان انتخاب کرده بودند یک چیز دیگری بود] آن را ما در جوانان خودمان باید نهادینه کنیم.[ اولا آن جوانی که ما الان تربیت می دهیم آنچه که شهدای ما داشتند باید در ژن این جوان امروزی هم باشد. متاسفانه ما آن جوانانی که تربیت داده بودیم آن زمان شهید شدند اما الان آن تنور گرم شهادت را که می باید گرم نگه می داشتیم ما برای این جوانان نتوانستیم... و توصیه بنده هم باید یک مقدمه ای داشته باشد و برای آن توصیه یک زمینه سازی لازم است و آن زمینه هم این است که ما برای این جوانان یک آسایشی بوجود بیاوریم... برای توصیه های ما هم شاید جوانان تا سن بلوغشان گوش شنوا داشته باشند اما بعد از آن باید به نیازهای اجتماعی و مالی جوانان و نیازهای روزمره و کار و اشتغال جوانان توجه بکنیم و آن نیازها را تامین بکنیم. نظر بنده این است که اول باید زیربنای فرهنگی و مالی را برای این جوانان تامین بکنیم بعدا حرفمان را برایشان بزنیم. به نظر من ما بدون تامین این نیازها نمی توانیم نتیجه ای بگیریم. 

 

کمپین ملی فرزندت کجاست؟

  • ۹:۱۶ ب.ظ
کمپین ملی : فرزندت کجاست ؟

فرزندت کجاست

 در میان هیاهوی آن روز ها...

بودند پیرزن های قاب عکس به دست...

تو بگو مادر... فرزندت کجاست؟

 ـــــــــــــــــــــــــــ

سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی گرامی باد.

 

دیدار رهبر انقلاب با جمعی از دانشجویان

  • ۱۲:۱۹ ق.ظ

لشکر جوانان مؤمن و انقلابی وارد میدان مطالبه آرمانهای انقلاب شوند

پایگاه خبری تحلیلی ورجوی

در نشست صمیمانه، پرشور، پرنشاط و ۳ ساعته صدها نفر از دانشجویان دانشگاههای مختلف با رهبر معظم انقلاب اسلامی، نمایندگان تشکلهای مختلف علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و صنفی دانشجویان دیدگاهها، انتقادها، پیشنهادها و مطالبات خود را از سه قوه و دستگاههای مختلف بیان کردند.

 

... حضرت آیت الله خامنه ای سپس به بعضی انتقادهای دانشجویان درخصوص برخی نهادها اشاره کردند و گفتند: مدیریت نهادهایی همچون نیروهای مسلح با رهبری است اما در قوه قضاییه و صداوسیما با وجود آنکه رؤسای آنها از طرف رهبری منصوب می شوند، مدیریت آنها با رهبری نیست و به عنوان مثال بنده در مواجهه با صداوسیما، چه در مدیریت فعلی و چه در مدیریت‌های قبلی، همواره در موضوعات مختلف موضع انتقادی داشته و دارم.

 

مطالعه کامل متن

رهبر انقلاب : احتياج به «تعمير قلب» داريم؛ مدیران روحیه و رفتارهای انقلابی دهه شصت را فراموش نکنند

  • ۷:۲۲ ب.ظ

🔰انتشار بیانات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از کارگزاران نظام برای اولین بار
🚨احتياج به «تعمير قلب» داريم

پایگاه خبری تحلیلی ورائوی
🔖رهبرانقلاب به‌مناسبت آغاز سال جدید، روز دوشنبه‌ی هفته‌ی جاری(۹۷/۱/۲۰) با برخی از مسئولان و کارگزاران نظام دیدار کرده و بیاناتی کوتاه و صمیمی در جمع آنان ایراد فرمودند. در بخشی از این دیدار، رهبر انقلاب با توجه به فضای معنوی #ماه_رجب، اشاراتی به فضای حاکم بر مدیران دهه‌ی ۶۰، و حال و هوای آن روزهای کشور داشتند. نظر به اهمیت این موضوع، #خط_حزب‌الله، برای اولین بار، این بخش‌ از بیانات ایشان را منتشر می‌کند:

🔻شما آقایان و بعضی از خواهرهایی که اینجا هستند... خیلی از شماها از اوایل انقلاب در میدان فعالیت‌های انقلابی بوده‌اید، یعنی دهه‌ی ۶۰ را به خوبی درک کرده‌اید. [آیا] یادتان هست احساسات خودتان در آن دهه را؟ یادتان هست رفتار خودتان در آن دهه را؟ یادتان هست بی‌اعتنایی به مال را که در آن دهه داشتید؟ اهتمام به خدمت را که در آن دهه داشتید؟ یادمان می‌رود؛ این اشکال کار است.

🔹تدریج! یکی از بلاهای ما تدریج است، یعنی به‌تدریج دچار یک حالتی می‌شویم [اما] نمی‌فهمیم، پیری خودمان را نمی‌فهمیم؛ تدریجی است. کسی را که شما بیست سال است، بیست‌وپنج سال است ندیده‌اید، حالا می‌بینید، پیری او را می‌فهمید، اما پیری خودتان را که تدریجی است و پیری آن دوست همراهتان را که دائم با هم هستید، نمی‌فهمید، حس نمی‌کنید، چون تدریجی است. ما سقوط خودمان، عقبگرد خودمان را که تدریجی است، درست نمی‌فهمیم، خیلی باید دقت کنیم.

🔹این خیلی مهم است. البته یک راهی هم دارد، یعنی با وجود اینکه تدریج بر اعمال ما و حالات ما حاکم است و این مانع می‌شود که جایگاه و موقعیت خودمان را درست #تشخیص بدهیم، لکن راه دارد، معیار دارد؛ معیار این است که به عمل‌های خودمان نگاه کنیم. مثلاً فرض بفرمایید جنابعالی نگاه کنید ببینید که قبل‌ها -مثلاً بیست سال پیش، پانزده سال پیش- مقیّد بودید که حتماً این دو رکعت نشسته‌ی نافله‌ی عشاء را به‌جا بیاورید؛ حالا نمی‌کنید، حالا مقیّد نیستید -[البته] نافله‌ِی شب و نوافل دیگر را عرض نمی‌کنم، [بلکه] همین دو رکعت کوچک و کوتاه را بفهمید که عقب رفته‌اید.

🔹اگر دیدید که یک عمل خیری را در دهه‌ی ۶۰ یا دهه‌ی ۷۰ انجام می‌دادید، حالا که دهه‌ی ۹۰ است، آن را انجام نمی‌دهید یا رغبت ندارید یا اصلاً فراموش کرده‌اید، یک دعایی بود که آن وقت می‌خواندید، حالا اصلاً یادتان نیست، یا یک عمل خلافی بود، یک حرامی بود که آن وقت مقیّد بودید انجام ندهید، حالا انجام می‌دهید راحت و بی‌دغدغه، بفهمید که عقب رفته‌اید؛ علامتش این است. اعمال خودمان را می‌توانیم بفهمیم، می‌توانیم مشاهده کنیم؛ حالات و وضعیت دل خودمان را آسان نیست که بفهمیم، عادت کرده‌ایم به آن اما عمل را راحت می‌توانید؛ نگاه کنید ببینید. اینکه اساتید اخلاق دائماً ماها را توصیه می‌کنند به اینکه مراقبت داشته باشید - مراقبه، یکی از کارهای اساسی مراقبه است - مراقبه برای همین است؛ مراقب خودمان باشیم.

🔺عزیزان من! از هر جا که هستید - قوه‌ی #مجریه، #مقننه، #قضائیه، جاهای دیگر-  همه در این جهت یکسانید و یکسانیم. و ما در جمهوری اسلامی احتیاج داریم به #تعمیر_قلب_خودمان؛ به این نیاز داریم چون جمهوری اسلامی با یک حکومت متعارف معمولی در دنیا فرق دارد. جمهوری اسلامی با یک هدفی، با یک آرمانی، با یک منطقی، با یک عَلَمی به وجود آمده؛ آن عَلَم عبارت است از توحید، از حکم الهی، از شریعت الهی؛ با این عَلَم به وجود آمده. همه‌ی آن چیزهایی که ما می‌خواهیم - آزادی و عدالت و استقلال و غیره - همه در همین عَلَم #اسلام مندرج و مندمج  است.

🎐خط حزب‌الله‌ ‌ (http://khl.ink/ejmn0)

بیانیه نهمین یادواره سرداران و 61 شهید ورجوی

  • ۸:۲۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ

به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!

امروز عمربن سعد ها برای فروش انقلاب برخواسته اند. به امید رسیدن به «حاکمیت شهر ریِ» آرزوهایشان؛ ولی هرگز از گندم آن نخواهند خورد!

امروز آنان با ناخن های زشت و کثیف فقر و تبعیض و اَشرافی گری بر چهره نورانی و معصوم انقلاب که حاصل مجاهدت های شهدا و ایثارگران و امام شهداست، خط خیانت کشیدند. و با غارت بیت المال برای خود کاخ های سبز و محفل های هزارویک شب آراستند. و با ظاهری مُزَوَّر و موجّه خود را در صف انقلاب جا زدند.


باروری ایمان در استقامت است. و استقامت در کنار ایمان ارزش پیدا می کند. و ایمان و استقامت در کنار هم می تواند شرط نزول فرشتگان باشد.

و رحمت الهی که هدیه آسمانی برای مومنان است، مایه ی آرامش روح و روان است؛ که در آن نه ترسی است و نه اندوهی، و آن همان روح و ریحان جنّت است در این دنیای خاکی.

و نیز خداوند فرموده: إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ (اگر صبر کنید و تقوا پیشه کنید... خداوند شما را یاری کند) مدد و یاری خداوند منوط به صبر و تقوا پیشگی است.
شهیدان با قطره قطره خون خود الله الله گفتند و بر این گفته خود ایمان آوردند و خداوند بر این ایمان آنان استقامت افزود. و وجود مبارکشان را مهبط فرشتگان گردانید. و فرشتگان با دیدن آنان تکبیر گفتند و این گونه بود که فرشتگان زمینی با بال های آسمانی خود به معراج سرخ رفتند.

و این آزمون الهی است که زیبا رویان خاکی عرش نشین را بر میگزیند و آنان را مستحق شفاعت می گرداند. که خود فرموده است «شما را می آزمائیم تا مجاهدان و صابرانتان را معلوم داریم».
اگر تاریخ تمدن که تاریخ حیات ظاهری انسان هاست را حاکمان و مردمان خاک نشینِ اسیر دنیا ساخته اند. معماران تاریخ باطنی و خانه حقیقت شهیدانند و ما به واسطه آنان در حیات ظاهری زندگی میکنیم.

انسانِ مسرف و حریص مال و جانِ امروز که طبیعت و فضیلت ها را یک جا می بلعد و از بی بصری و کوردلی نمی تواند رازهای حقیقی عالم را بشناسد و نادانسته می رود به انتهای عمر خود، چگونه می تواند واسطه و محل نزول رحمت الهی باشد. که « جام جم نکند سود، به وقت بی بصری» آنان که غرق تکنولوژی، جنگ، رسانه و دنیای مجازی ِ مجاز هستند چگونه شاهدان رازهای مَگوی عالم خواهند بود؟

در مهندسی اندیشه ورزی امروزی ما، کدام بنیان های مرصوص الهی و انسانی و متعالی جلوه گری می کند؟ امروز که بنیان های اخلاقی  و اجتماعی و انسانی ما را هنر پیشگان هالیود و بالی ود و قهرمانان ورزشی و کارهای بزرگ نفتی و تسلیحاتی ترسیم می کنند. آیا جایی برای فرشتگان زمینی هست؟

آری برادر و خواهرم!
در عصر فرعون ها و نمرودها که رجعت تاریخ است و بربریّت و جاهلیت مدرن با رنگین کمان تزویر و قدرت و پول و ثروت و نام های دهان پرکن فریب، همگان را مرعوب و متحیّر کرده است. و با چهره بزک کرده این عروس هزار و یک شب، چنان دیو نفسِ مسمانان را بیدار کرده است که حاضرند برای وصال آن برادران و خواهران مسلمان خود را تکه تکه کنند و هزاران نفر از ایشان را در مقابل بت و بتخانه غرب به مسلخ ببرند. و میلیاردها دلار از ثروت های خدادادی مسلمین را در عشرتکده های منحوس و پلید خود هزینه کنند.

از گندم ری نخواهید خورد

در این عصر تنها و تنها صبر و استقامت که مجاهدت یکی از جلوه های مبارک آن است و نیز مرور حیات طیبه انبیاء و اولیاء و صالحان و پاکان میتواند بال های شکسته آسمانی ما را شوق پرواز دهد و ما را آسمانی کند. فقط « الله » یاری رسان است به شرط استقامت به شرط رجعتِ باطنی ما به انبیاء و رجعت درونی به کربلا به بدر و به خیبرهاست. تا هر لحظه شاهد نزول فرشتگان باشیم. امروز عمربن سعد ها برای فروش انقلاب برخواسته اند. به امید رسیدن به «حاکمیت شهر ریِ» آرزوهایشان؛ ولی هرگز از گندم آن نخواهند خورد!

امروز آنان با ناخن های زشت و کثیف فقر و تبعیض و اَشرافی گری بر چهره نورانی و معصوم انقلاب که حاصل مجاهدت های شهدا و ایثارگران و امام شهداست، خط خیانت کشیدند. و با غارت بیت المال برای خود کاخ های سبز و محفل های هزارویک شب آراستند. و با ظاهری مُزَوَّر و موجّه خود را در صف انقلاب جا زدند.

ولی نزدیک است که خون شهیدان، این سرزمین مقدس که از ثارالله ِ عاشورا می جوشد، آنها را از کاخ های فرعونی و قارونی به زیر بکشد. مگر میتوان از سدّ بنیان مرصوص « فرزندان روح الله و عاشقان سید علی » گذشت؟ و به آسانی انقلاب فروشی کرد؟ دیگر کربلا اینجا یک شهر نیست، کربلا حرم حقّ است و هیچ کس را جز یاران سیدالشهداء علیه السلام راهی به سوی حقیقت نیست. دیگر اینجا ایران کشوری در خاورمیانه نیست، اینجا انعکاس کربلاست. آیا این شهیدان گواه نیستند؟ مگر نه اینست که شهیدان شاهدان زمین اند؟

ما در سفینه النجات سیدالشهداء علیه السلام هستیم. و این انقلاب جای نامحرمان نیست. اگر چه بهترین های این سرزمین مقدس را از ما گرفتند؛ اگر چه بال های انقلاب حسینی ایران را شکستند ولی ما، قُقنوس وار از خاکستر خویش متولد می شویم. چون شهیدان بهاران زمین اند و رستاخیز ما از بهاران است...

سلام بر شهیدان! آن گاه که زاده شدند و آنگاه که می میرند و آن گاه که برانگیخته می شوند.

 

نهمین یادواره سرداران و 61 شهید ورجوی

طلایه دار بیشترین شهید روستاییِ استان آذربایجان شرقی

10 اسفند 1396

اکنون زمان پیروی از گروه‌های سطحی و فانتزیک مانند «ری‌استارت» و رسانهُ «من‌وتو» و «آمد نیوز» نیست.

  • ۸:۴۳ ق.ظ

رضا نصری، حقوقدان بین المللی و مؤسسه عالی مطالعات بین المللی ژنو، در یادداشتی در واکنش به حوادث اخیر در ایران، مطلبی را درباره موقعیت کنونی منطقه ای ایران، به هموطنانمان گوشزد کرده است. وی در این یادداشت، موقعیت کنونی ایران در منطقه را تشریح و خاطرنشان کرده که چرا در وضعیت کنونی، هر گونه پیروی از گروه های سطحی و فانتزی مانند «ری استارت»، «من و تو» و «آمد نیوز»، خسارات جبران ناپذیری برای مردم ایران و کشور به دنبال خواهد داشت.

http://www.tahlileiran.ir/Images/ArticleImages/13951229_092259_899_%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87.jpg


یادداشت این حقوقدان بین المللی به شرح زیر است؛

افکار عمومی ایران بیش از حد از موقعیت خود در منطقه غافل است؛اکنون زمان پیروی از گروه‌های سطحی و فانتزیک مانند «ری‌استارت» و رسانهُ «من‌وتو» و «آمد نیوز» نیست

ایران از شرق و غرب در محاصره بازیگران نامتعارف و شبهه‌نظامیان «غیردولتی» است. این وضعیتِ استثنایی ـ که برخی تعمداً در پی کمرنگ‌تری جلوه دادن آن هستند ـ صحنه سیاسی ایران را با بسیاری از کشورهای جهان، که دارای مرز مشترک با «دولت»‌های متعارف هستند، متفاوت می‌سازد. این وضعیت، صحنه‌ سیاسی ایران را حتی با دوران‌ گذشته ایران (مثلاً زمان انقلاب) نیز غیرقابل مقایسه می‌کند.

در واقع، همجواری با این بازیگران نامتعارف و غیر رسمیِ عصر جدید، که به هیچ قاعده و عُرف بین‌المللی پایبند نیستند، حقیقت تلخ و انکارناشدنی است که جامعه ایران باید بدان آگاه شود و کُنش‌های اجتماعی و سیاسی خود را متناسب با آن تنظیم کند.

به عبارت دیگر، بستر منطقه‌ای ایران در اوضاع کنونی این «متاع لوکس» را به هیچ جریان مُصلح و خیرخواه ایرانی نمی‌دهد که خارج از چارچوب‌های قانونی و شیوه‌های مدنی، یعنی مثلاً ‌‌‌‌از طریق ساختار‌شکنی و التهاب‌آفرینی‌های خشونت‌آمیز در کف خیابان‌ها، خواسته‌های خود را مطالبه کند.

ذکر این نکته «هراس‌آفرینی» نیست. کافی است نگاهی به نقشهُ ایران بیندازیم: پُشت مرزهای شرقی کشور، ‌ده‌ها گروه مسلح تروریستی متخاصم، از جمله القاعده، طالبان، جندالله،‌ جیش‌العدل، جیش محمد، شبکه حقانی، حرکت انصار، لشکر جهنگوی، اتحاد الجهادی الاسلامی و... با صدها هزار نیرو مستقر هستند.

در کنار آن‌ها و به مدد دلارهای عربستان سعودی، زنجیره‌ای از مدارس وهابی در «مناطق قبیله‌ای فدرآل پاکستان» و نواحی مرزی ایران تأسیس شده که سال‌هاست با هدف مشخص «شیعه کُشی» - هزاران کودک و نوجوان محروم این مناطق را شست وشوی مغزی می‌دهند، آلوده به تنفر و کینهٔ فرقه‌ای می‌کنند و برای «جهاد با رافضی‌‌ها» آماده می‌سازند.

پُشت مرزهای غربی کشور نیز ـ از شمال تا جنوب ـ صدها تشکُل‌ سیّال و سلول‌ تروریسیِ فعال و خفته وجود دارد؛ آن هم از داعش گرفته تا جبهه‌النصره، سازمان رجوی، پژاک و گروه‌های «الاحوازی» و جدایی‌طلب خوزستان، که هر یک با هدفِ استیلای ایدئولوژیک و فرقه‌ای، ورود به خاک کشور، ایجاد خلافت، ایجاد پایگاه جدید، دستیابی به منابع، اجرای پروژه‌های اعتقادی خود یا به ‌منظور تغییر نقشه سیاسی منطقه فعالیت می‌کنند یا در انتظار نشسته‌اند.

جامعهٔ ایران باید بجد از خود بپرسد به چه علت از دهه‌های گذشته تا کنون، این گروه‌های تروریسی موفق شده‌اند مناطق وسیعی از سرزمین‌های همجوار را تسخیر کنند و در آن‌جا مستقر شوند، اما پُشت دیوارهای مرزی ایران متوقف شده‌اند؟

به عنوان مثال، چرا گروه «طالبان» از شرق افغانستان تا انتهای «هرات» به سرعت بال می‌گستراند و به پاکستان و برخی مناطق آسیای مرکزی نیز نقب می‌زند، اما پُشت مرز خراسان معطل می‌ماند؟ چرا «جندالله» و گروه‌های هم‌مسلک‌ آن در ایالت بَلوچستان پاکستان جولان می‌دهند، اما از جذب نیرو و غصب زمین در سیستان ـ بلوچستانِ ایران عاجز می‌مانند؟ چرا داعش از شرق عراق تا قلب سوریه نفوذ می‌کند، اما قادر به نفوذ فیزیکی و ایدئولوژیک در ایران نمی‌شود؟

پاسخ این پرسش‌ها مشخص است: اگر امروز ایران جولانگاه این گروه‌های نامتعارف نشده، دلیلش این است که ایران، بر خلاف کشورهای همجوار، دارای یک «حکومت مرکزی» منسجم و مقتدر است که توانسته - ولو با هزینه فراوان - یک «سد نامرئی»‌ در برابر نفوذ ایدئولوژیک این گروه‌ها و یک «سد نظامی»‌ در برابر نفوذ فیزیکی آن‌ها بنا سازد.

افکار عمومی ایران - که گاه بیش‌ از حد از حقایق منطقه و از موقعیت خود در آن غافل به نظر می‌رسد - باید به این امر واقف شود که تضعیف این «قدرت مرکزی» یعنی شکستنِ این سدها و جاری شدن سیل گروه‌های تکفیری در سراسر کشور.

این حقیقت انکارناپذیر این منطقه در عصر «بازیگران غیر دولتی» است‌ که غفلت از آن موجب تکرار تجربهُ افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، چاد، مالی و برخی دیگر از کشورهایی که در شرایط مشابه ایران به سر می‌بردند خواهد شد‌، به ویژه اینکه قدرت‌های متخاصم منطقه - با محوریت عربستان سعودی و اسرائیل و با همراهی دولت ترامپ - این بار تمام منابع مالی و لوجستیکی خود را برای اطمینان حاصل کردن از فروپاشی شیرازه ایران به کار خواهند گرفت‌.

در نتیجه، افکار عمومی باید پذیرای این حقیقت باشد که در این منطقه و در بستر ژئوپولیتیک کنونی، جامعهٔ مدنی ایران فرصتِ هیجان‌زدگی و مبادرت به رفتارهای احساسی را ندارد.

این صحنه دیگر مجالِ «سعی و خطا»، پیروی از گروه‌های سطحی و فانتزیک مانند «ری‌استارت» و رسانهُ «من‌وتو» و «آمد نیوز»، فریاد شعارهای مغرضانه علیه نیروهای مسلح، تجمع‌های تلگرامی و هدایت‌شده، پیروی از دستورالعمل‌های التهاب‌آفرین از سوی افراد بی هویت و مراکز ناشناس، تخریب زیرساخت‌ها و دویدن به دنبال نوستالژی «رضا شاه» را نمی‌دهد.

 

جا پای شرارت در تاریخ؛ استاد حیدر عباسی ورجوی

  • ۱۲:۱۷ ق.ظ

جا پای شرارت در تاریخ؛

حبل ممدود؛ ورجوی از زرادخانه ی دژخیم بیرون آمده است.

در یکی از روزها در حالی  که توپش کاملا پر بود مثل اجل معلق بر سر مانازل شد و گفت: اینکه قرآن می گوید نام مبارک احمد و یا محمد در تورات به کرات آمده بود و اهل کتاب برای تبرک آنرا مسّ می کردند، من هر چه کتاب عهد عتیق را گشتم، اثری از این اسم در این کتاب ندیدم. گفتم، لابد نتیجه گرفتید که قرآن دروغ است و یا قرآن ساخته و پرداخته ی ذهن محمد صل الله علیه و آل و سلم و یار ایرانی اش می باشد.

به خاطر ته رنگ ایمان محوی که در او باقی بود، نتوانست گستاخانه جواب قطعی بدهد. پس از کمی سکوت گفت: من کاملا کلافه شده ام. گفتم خدا لعنت کند کسی را که سر نخ را گم کرده است. برای روشن شدن ذهن او گفتم: اسم من حیدر است و حیدر در عربی به معنای شیر خشمگین است. کسی که سال ها بعد بخواهد از من مطلبی بیان کند، آیا می تواند به خود اجازه بدهد و به جای حیدر بگوید شیر ژیان یا اسد خشمگین این حکم را صادر کرده است؟

گفت: اگر چه معنی درست است اما اسم خاصّ را ترجمه نمی کنند. اتفاقا کتاب بشارات عهدین آقای محمد صادقی، نشر دارالکتب الاسلامیه دم دست بود. مطلب مورد نظر را پیدا کردم، عهد عتیق، سِفرِ پیدایش، باب هفده، آیه بیست. گفتم ترجمه ی دقیق متن عبری آن به فارسی این است: «  ای ابراهیم، دهای تو را در حق اسماعیل شنیدم، اینک او را به وسیله ی محمد (بِمِئُد مِئُد) و دوازده امام (شنیم عاسار نِسییم) برکت داده، بارور گردانیده و به مقام ارجمند خواهم رسانید. او را امتی بزرگ خواهم نمود ».

علمای مغرض یهود (مِئُد مِئُد= محمد) و (شنیم عاسار نسییم= اثنی عشرامام) را دوازده رئیس از وی پدید آیند، ترجمه کرده اند و ضمیر او به جای محمد به اسماعیل برگشته است. و ترجمه انگلیسی آیه ی مزبور به این شکل در آمده است:

and will make him fruitfll and ...twelve princes shall he beget

و نام محمد به این ترتیب در ترجمه ها رنگ باخته و گم شده است. در تورات دست حضرت عالی هم همین اتفاق افتاده است. درست به این دلیل که در دنیا برای زبان های مرده و زنده صدها واحد درسی دانشگاهی وجود دارد اما در مورد زبان عبری و سریانی از این حبرها نیست و اگر هم هست، کاملا فرمایشی است. دوست غافل گیر شده ام که مثل غریق ها برای نجات خود دست و پا می زد گفت: شاهد هر نوع شرارتی بوده ایم، شرارتی این چنین در تاریخ بشر نشان نداده است.

گفتم : صفحات خونبار تاریخ شاهد هزاران شرارت نظیر این دو بوده است. یک نمونه از آن را در روزگاری که هستیم، شاهد هستیم. رضاخان سردار سپه، محمود افشار یزدی نامی را با مواجبی کلان و القابی دهن پرکن، در سال 1304 مامور کرد تا در مناطق ترک نشین، گند کاری کند. شرارت او دست علمای یهود را از پشت بست.

شاهد زنده نام " وارئوی "، ده حضرت عالی است. " وارئوی " به معنای خانه ی خورشید است که از زرّادخانه ی دژخیم، وَرجُوی=وَرِجوی بیرون آمده است. مهرابه، معبد خورشید، قبل از ادیان توحیدی، در ده شما قرار دارد.

(وَر) در زبان آن دوره به معنای خورشید بوده است.

و (أئو) به معنای خانه. کلمات و عبارات زیادی با ترکیب وَر در گویش شما وجود دارد. برای مثال: (وَرَزَن) جایی آفتاب گیر که در آن انگور بر اثر آفتاب خوردن به کشمش تبدیل می شود. (وَر قویماق) گرداندن قسمت در سایه مانده ی میوه هایی نظیر هندوانه و خربزه به طرف آفتاب. و خیلی ترکیب های دیگر.

شاهد زنده ی دیگر اسم روستای "ساری قه یه" که به خاطر قرار گرفتن در کنار تپه ای زرد رنگ گوگردی، به این نام شناخته شده است. ساری قه یه، از خم معجزه آنها سارُقیّه بیرون آمده است به معنای محل اشرار و دزدان.  و حالا منطقه پر آب و گیاه مراغه (مارکیانا) به چه ترفندی مراغ، جای لولیدن خرها و قاطرها و داوریژ=تبریز، دیار دلاوران و گردان، به چه مناسبتی ریزنده ی تب زبیده خاتون تبریز ندیده و توفارقان=آذرشهر، چه سان دِهِ خواهر قآن شده است، بماند برای بعد...

 

اللهم العن کلَّ حکّامِ الظّلم ِ و الجور و المُمَهِّدینَ لهم

الی قیامِ یومِ الدّین.

______________________

1- ر-ک: حَبل مَمدود؛ عباسی ورجوی(باریشماز)، حیدر؛ دفتر دوم؛ صص: 173 تا 176.

امام خامنه ای در پیام حج ۱۳۹۶ تأکید کردند: توقف فوری جنگ‌های داخلی در دنیای اسلام

  • ۹:۳۲ ب.ظ

🕋 رهبر انقلاب در پیام حج ۱۳۹۶ تأکید کردند:
⛔️ توقف فوری جنگ‌های داخلی در دنیای اسلام

✍🏻به مناسبت فرارسیدن موسم حج ابراهیمی، حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی پیام مهمی خطاب به حجاج بیت‌الله الحرام صادر نمودند که متن آن به شرح زیر است.

پیام امام خامنه ای بمناسبت حج 96


🔻بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد خاتم النّبیّین و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین.
 
🔹خدای بزرگ را سپاس میگویم که امسال نیز سعادت حج‌گزاری را به خیل انبوه مؤمنان از سراسر جهان عطا فرمود تا از این سرچشمه‌ی گوارا و فیّاض برخوردار شوند و در روزها و شبهایی که ساعات مغتنم و مبارکش، همچون اکسیری معجزه‌گر میتواند دلها را منقلب و جانها را پاکیزه و مزیّن سازد، در مجاورت خانه‌ی با عظمت خداوند و مواقیتِ عبادت و خشوع و ذکر و تقرّب باشند.

🔹حج، عبادتی پُر رازورمز، و بیت شریف، جایگاهی سرشار از برکات الهی و مظهر آیات و بیّنات حضرت حق متعال است. حج میتواند بنده‌ی مؤمن و اهل خشوع و تدبّر را به مقامات معنوی نائل سازد و از او انسانی والا و نورانی بسازد؛ همچنان‌که میتواند از او عنصری بابصیرت و شجاع و اهل اقدام و مجاهدت پدید آورد. هر دو سوی معنوی و سیاسی و فردی و اجتماعی در این فریضه‌ی بی‌نظیر، بسی برجسته و نمایان است و جامعه‌ی مسلمان، امروز به هر دو جنبه بسی نیازمند.

🔹از سویی، جادوی مادّی‌گرایی، با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، در حال اغواگری و تباه‌سازی است، و از سویی سیاستهای نظام سلطه در کارِ فتنه‌انگیزی و آتش‌افروزی میان مسلمانان و تبدیل کشورهای اسلامی به دوزخ ناامنی و اختلاف است. حج میتواند داروی شفابخش این هر دو ابتلای عظیم امّت اسلامی باشد؛ هم دلها را از زنگارها پاک و به نور تقوا و معرفت منوّر سازد، و هم چشمها را بر روی واقعیّتهای تلخ دنیای اسلام باز کند و عزمها را برای مقابله با آن راسخ و گامها را استوار و دستها و ذهنها را آماده‌به‌کار نماید.

🔹امروز دنیای اسلام دچار ناامنی است؛ ناامنی اخلاقی و معنوی، و ناامنی سیاسی. عامل عمده، غفلت ما و هجوم بی‌رحمانه‌ی دشمنان است. ما در برابر هجوم دشمن نابکار به وظیفه‌ی دینی و عقلی خود عمل نکردیم؛ هم «اَشِّدآءُ عَلَی الکُفّار» را از یاد بردیم، و هم «رُحَمآءُ بَینَهُم»(فتح؛۲۹) را. نتیجه آن است که دشمن صهیونیست در قلب جغرافیای جهان اسلام در حال فتنه‌گری است و ما غافل از وظیفه‌ی قطعیِ نجات فلسطین، به جنگ داخلی در سوریه و عراق و یمن و لیبی و بحرین، و مواجهه با تروریسم در افغانستان و پاکستان و غیره سرگرمیم.

🔹رؤسای کشورهای اسلامی و نخبگان سیاسی و دینی و فرهنگی در دنیای اسلام، وظایف سنگین بر دوش دارند: وظیفه‌ی ایجاد وحدت و برحذر داشتن همگان از ستیزه‌گری‌های قومی و مذهبی؛ وظیفه‌ی آگاه‌سازی ملّتها از شیوه‌های دشمنی و خیانت استکبار و صهیونیسم؛ وظیفه‌ی تجهیز همگان برای مقابله با دشمن در میدانهای گوناگون جنگ نرم و سخت؛ وظیفه‌ی متوقّف‌سازی فوری وقایع فاجعه‌بار در میان کشورهای اسلامی که امروز نمونه‌های تلخ آن همچون حوادث یمن، در سراسر جهان مایه‌ی اندوه و اعتراض است؛ وظیفه‌ی دفاع قاطع از اقلّیّتهای تحت ستم مسلمان، همچون مظلومان میانمار و غیره؛ و از همه مهم‌تر وظیفه‌ی دفاع از فلسطین و همکاری و همراهی بی‌چندوچون با ملّتی که نزدیک به هفتاد سال است برای کشور غصب‌شده‌ی خود مبارزه میکند.

🔹اینها وظایف مهمّی بر دوش همه‌ی ما است. ملّتها باید آن را از دولتهای خود مطالبه کنند و نخبگان باید با عزم راسخ و نیّت خالص در راه تحقّق آن بکوشند. این کارها مصداق قطعی نصرت دین خدا است که بی‌شک بر طبق وعده‌ی الهی، نصرت خدا را به همراه خواهد داشت.

🔹اینها بخشی از درسهای حجّ است و امیدوارم آن را فهم و بدان عمل کنیم.

💗حجّ مقبول برای همه‌ی شما مسئلت میکنم و یاد شهیدان منا و مسجدالحرام را گرامی میدارم و علوّ درجات آنان را از خداوند رحیم و کریم طلب مینمایم.

🔺والسّلام علیکم و رحمةالله
سیّدعلی خامنه‌ای    
هفتم شهریور ۱۳۹۶   
هفتم ذی‌الحّجه‌ی ۱۴۳۸

حوادث سوریه پیش از خروج سفیانی

  • ۷:۲۱ ب.ظ

حوادث سوریه پیش از خروج سفیانی

 

حوزه/ انطباق عجیب تحوّلات و رخدادهای کنونی «خاورمیانه» و جهان، با نشانه ها و وقایع آستانه ظهور، خصوصاً در طیّ دهه گذشته، هر شیعه منتظری را ناخواسته بر آن می دارد که به کنکاش و جست وجوی بیشتر در این زمینه بپردازد تا به میزان صحّت این انطباق ها پی ببرد.

سرزمین شام از دیرباز نقش مهمّی در تحوّلات جامعه اسلامی بازی کرده است و این روند بعد از گذر از مراحل متعدّد، امروز در قالب ستمی چندباره ظهور یافته و دورانی را رقم می زند به نام شام (سوریه) پیش از خروج سفیانی.

بررسی حوادث و نشانه های ظهور در صورتی به حال فرد و جامعه اثرگذار و مفید است که منجر به حرکت به سوی قواعد ظهور شود، یعنی فرد پس از یقین به این همانی تحوّلات جاری، به سمت اصلاح خود و جامعه و تقویت ایمان و باورهای دینی و مبارزه صحیح با مظاهر بی دینی در جامعه و تلاش برای تحقّق اهداف و آرمان های انقلاب و اسلام بپردازد که به جرئت می توان گفت افرادی که با صداقت به بررسی تحوّلات و حوادث این واقعه شریف می پردازند، اهداف فوق را در درجه های مختلف درک کرده و به سمت قواعد ظهور پیش خواهند رفت.

تحوّلات اخیر کشورهای خاورمیانه، از جمله کشور «سوریه»، همه نگاه ها را به خود جلب کرده است، تجّمع تمام نیروهای اهریمنی بر روی سوریه و به میدان آوردن تمام نیروها و امکانات سیاسی، فکری، بین المللی و ایجاد جنگ روانی عظیم و زمینه سازی برای مداخله نظامی، تحریک همسایگان سوریه، تجهیز گروه های مسلّح و حمایت همه جانبه از آنها و به راه انداختن جنگ رسانه ای با انواع دروغ و فریب و. .. علیه سوریه نشان از آغاز مرحله ای جدید در تحوّلات شام دارد که با توجّه به تحقّق بسیاری از نشانه های ظهور، می توان گفت مرحله جدید می تواند آخرین مرحله، قبل از خروج سفیانی یا مرحله زمینه سازی برای خروج این عنصر مزدور در منطقه باشد که در تحوّلات عصر ظهور، طیّ روایت های بسیاری مورد اشاره قرار گرفته است.

حوادث سوریه پیش از خروج سفیانی


چرخش عجیب «ترکیه» ضدّ سوریه، افزایش مداخلات «عربستان»، «قطر» و دیگر کشورهای عربی در اوضاع سوریه و «لبنان»، مواضع و تحرّکات قابل تأمّل «اردن» در قبال سوریه، هماهنگی کامل «اروپا» و «آمریکا» برای ایجاد ناامنی و به سقوط کشاندن حکومت سوریه و بالاگرفتن موج اعتراضات داخلی در این کشور، نشان می دهد که احتمالاً تحوّلات بزرگ و غیرمنتظره ای در این منطقه حسّاس رخ خواهد داد که تأثیرات عمیقی بر وقایع پیش روی خاورمیانه دارد. هر یک از جبهه حق و باطل در تلاش است تا با تسلّط بر این منطقه حسّاس دست بالا را در وقایع تاریخ ساز آتی داشته باشد. آیا تحوّلات جاری می تواند همان تحوّلات مورد اشاره روایت ها در آستانه خروج سفیانی باشد؟

سرزمین شام از دیرباز نقش مهمّی در تحوّلات جامعه اسلامی بازی کرده است، حضور معاویه و یزید و دیگر حکّام مکّار و خون ریز اموی در این منطقه و نقش عمیق آنها در تحوّلات زمان خود که عمدتاً نقشی منفی بوده است، از دیرباز کفّه این سرزمین را در تحوّلات منطقه سنگین کرده است. در طول تاریخ، این منطقه تأثیر مهمّی بر سایر بلاد اسلامی داشته است. در روایت های عصر ظهور نیز یکی از مهم ترین نقاط اثرگذار بر واقعه شریف ظهور، شام است. شام در لسان روایت ها شامل سوریه، اردن، لبنان و قسمت هایی از فلسطین و حتّی به نقلی برخی از نقاط شمال غربی «عراق» است، اصلی ترین شورش مقابله کننده با ظهور از این مناطق برمی خیزد که در نظر دارد ضمن مبارزه با موج بیداری و انقلاب اسلامی منطقه ای، جوامع اسلامی را تحت سلطه خود درآورد. این سرزمین مبدأ، معبر و محلّ تلاقی قیام های بسیاری در عصر ظهور است. جنگ های بزرگی در این سرزمین در عصر ظهور واقع می شود که نشان از اهمّیت آن برای طرف های درگیر دارد.

تحوّلات شام بعد از خروج سفیانی دارای شفّافیت خوبی است و می توان توالی و ترتیب آن را تا حدودی مشخّص کرد، امّا این سرزمین قبل از خروج سفیانی و در فاصله زمانی متّصل به خروج وی نیز شاهد تحوّلات مهمّی خواهد بود که به صورت نامنظّم و کمی مبهم در روایت های ذکر شده است، با توجّه به اهمیت تحوّلات این مقطع زمانی، یعنی تحوّلات قبل از خروج سفیانی و احتمال انطباق آن بر تحوّلات جاری منطقه، این مقاله در تلاش است تا با نگاهی تحلیلی و دقیق به این تحوّلات مهم پرداخته و انطباق وقایع جاری این سرزمین با روایت ها عصر ظهور را بررسی نماید: روایت های شریف برای سرزمین شام، قبل از خروج سفیانی تحوّلات بسیاری را برشمرده اند که با دسته بندی آنها می توان به وقایع زیر اشاره کرد:


1. فتنه عمومی در سرزمین های اسلامی که در شام هم وجود دارد؛
2. فتنه ویژه برای شام، اختلاف شدید، خشک سالی و قطحی به علّت محاصره اقتصادی غرب؛
3. وجود درگیری میان دو گروه معارض در شام و ایجاد پراکندگی و ضعف در آنها؛
4. بلند شدن ندا و صدایی بشارت بخش از جانب شام؛
5. وقوع زلزله ای مهیب و کشته شدن افراد زیاد در شام؛
6. ورود نیروهای خارجی به شام که شامل نیروهای ایرانی، غربی، مغربی و ترک می باشد؛
7. کشته شدن حاکم شام؛
8. درگیری ابقع، اصهب و سفیانی در شام که منجر به قدرت یابی سفیانی می شود.

فتنه عمومی در سرزمین های اسلامی که در شام هم وجود دارد. روایت های عصر ظهور، جوّی متلاطم و متشنّج را در اکثر کشورهای اسلامی در آستانه ظهور به تصویر می کشند که البتّه این تلاطم و اختلاف ها، بخش جدانشدنی هر تغییر و انقلابی است؛ زیرا عدّه ای که مخالف تغییر و انقلاب هستند و منافع و وجود خود را در خطر می بینند، تلاش می کنند تا به هر وسیله ممکن، حتّی با جنایات هولناک، جلوی انقلاب را بگیرند.

هرچند مبدأ زمانی و فاصله مشخّصی برای این فتنه ها و اختلاف ها تا ظهور ذکر نشده است؛ امّا آنچه مسلّم است این فتنه ها و اختلاف ها که مدّتی قبل از ظهور، در جوامع انسانی و خصوصاً در خاورمیانه، به عنوان مکان جغرافیایی ظهور وجود دارد، در سال های منتهی به ظهور تشدید می شود و در سال ظهور به اوج خود می رسد: فتنه تیر و تاری پدید آید و آنگاه فتنه به دنبال فتنه برپا شود تا مردی از اهل بیت(ع) من به نام مهدی(ع) خارج شود، اگر او را درک کردی با او باش تا از هدایت یافتگان باشی.1

مردم شرق و غرب به اختلاف می گرایند، اهل قبله(مسلمانان) نیز دچار اختلاف می شوند، مردم از ناامنی به شدّت رنج می برند و این چنین روزگار سپری می شود تا منادی آسمانی ندا دهد.2
...و آن سالی است که در تمام سرزمین عرب اختلافات روی می دهد.3
آنگاه که در عراق اضطراب های شدید سلب آرامش نمود و اختلاف ها شام را فراگرفت و اهل «یمن» بر سر حکومت درگیر شدند...4
شما را به مهدی(عج) بشارت می دهم، هنگامی که اختلاف شدید در میان مردم پدید آید و زلزله های سختی واقع شود، او قیام می کند.5

قائم قیام نمی کند مگر پس از وحشت شدید، زلزله ها و فتنه های فراگیری که بر مردم چیره شود و طاعونی پیش از آن شایع شود و شمشیر برنده ای در میان عرب پدید آید و اختلاف در میان مردم افتد....6
ای جابر! قائم ظهور نمی کند مگر هنگامی که شهرها را فتنه و آشوب فراگرفته باشد و مردم راه فرار بجویند ولی راهی پیدا نکنند.7

حرکت عمومی مردمی ضدّ حاکمان مستبد و طاغوتی نیز که می توان از آن به یک بیداری اسلامی و انقلاب مقدّس نام برد، در روایت های متعدّدی مورد اشاره قرار گرفته است که در آستانه ظهور رخ می دهد، مانند روایتی که می فرماید: ظهور در هنگام انقلاب ها و قیام های مردمی خواهد بود: ابوسعید خدری از رسول معظّم(ص) روایت کرده که فرمود: «شما را بشارت می دهم که مهدی(ع) در موقع اختلاف و انقلاب امّت من ظهور خواهد کرد. فتنه ها و آشوب های آخرالزّمان،8 آن (ظهور) هنگامی است که زمام داران ستمگر شما که سیاست مسلمانان را بلد نبودند، از بین بروند.»9

به طور مسلّم، این اختلاف و درگیری که می توان از آن به فتنه های آستانه ظهور نام برد، در سرزمین شام که از مهم ترین بلاد مسلمانان است نیز روی خواهد داد، هم چنان که برخی از روایت ها صریحاً به این موضوع اشاره کرده اند:
مژده پیروزی را از سمت دمشق می شنوید... و شورشیان «روم» پیش می آیند و در «رمله» مستقر می شوند، پس اوّلین جایی که از غرب (غرب بلاد اسلامی) خراب می شود، سرزمین شام است.10 وقتی که از کشمکش و اختلافات داخلی شام اطّلاع یافتید باید از شام گریخت؛ زیرا آشوب و جنگ در آنجاست.11 در آن سال، اختلاف های بسیاری در هر زمین از ناحیه غرب روی می دهد. نخستین جایی که خراب می شود شام است...12

با دیدن سه علامت منتظر آمدن مهدی باشید. عرض کرد: یا امیرالمؤمنین آنها چیستند؟
فرمود: اوّل اختلافی که در بین اهل شام پدید می آید و آمدن پرچم های سیاه از خراسان و وحشتی در ماه رمضان.13

سعیدبن مسیّب می گوید: در شام فتنه ای خواهد بود که از هر ناحیه ای آن را برطرف می کنند. از ناحیه دیگری سربلند می کند و آن فتنه انتها ندارد تا اینکه منادی از آسمان ندا می کند که امیر شما فلان خواهد بود. فتنه ها و آشوب های آخرالزّمان14 وقتی که در سرزمین شام بلوایی را مشاهده نمودی، پس مرگ است و مردن، تا آنکه غربیان به تحرّک آمده و روانه سرزمین های عربی گردند که حوادثی بین آنان رخ خواهد داد.15
/ منبع
پی نوشت ها:
1. «الحاوی للفتاوی»، ج 2، ص138.
2. «غیبت نعمانی»، ص 132؛ «ملاحم و الفتن»، ص 114.
3. «بحارالأنوار»، ج 52، ص 222.
4. «الزام الناصب»، ص 204.
5. «غیبت»، شیخ طوسی، ص 111، «ملاحم و الفتن»، ص 134.
6. «غیبت»، نعمانی، ص 123، «بشارت الاسلام»، ص 92.
7. مهدی موعود(ع) (ترجمه بحارالأنوار)، ص 1055.
8. «ملاحم و الفتن»، باب 18، ص 155.
9. «الزام الناصب»، ص 213.
10. «غیبت شیخ طوسی»، 269؛ «غیبت نعمانی»، 279/67.
11. مهدی موعود(ترجمه بحارالأنوار)، ص 1055.
12. مهدی موعود(ترجمه بحارالأنوار)، ص 987.
13. «غیبت»، نعمانی، ص 133؛ «بحارالأنوار»، ج 52، ص 229؛ منتخب الاثر، ص 220.
14. «الملاحم و الفتن»، باب 76، ص 29.
15. همان، ص 107.

آتش به اختیار؛ تمهید جوانان انقلابی

  • ۹:۱ ق.ظ

تمهید جنبش جوانان انقلابی

آتش به اختیار

 

#آتش_به_اختیار

مفهوم استعاری «آتش به اختیار» که در طول عمر نزدیک به بیست روزه­‌ی خود بحث­‌ها و گفت‌وگوهای فراوانی را دامن زده، با استدلال جدید رهبر انقلاب در دومین خطبه­‌ی نماز عید فطر وارد مرحله­‌ای تازه شده است. ما اکنون با مضمونی مواجهیم که پس از طرح و تکوین اصل ایده، با بیان تتمه‌­ای در باب چه هستی و چه نیستی۱، بیش از گذشته تکمیل و تأیید شده است. اگر چه «آتش به اختیار» استدلالی استعاری و با عمری کمتر از یک ماه است اما به معانی­‌ای دلالت می­‌دهد که در نظریه‌ی رهبر انقلاب پیرامون تغییر و انقلاب اجتماعی، اهمیتی و تداومی پیوسته دارد. با مرور و تأمل بر این پیوستگی تاریخی و مفاهیم هم­‌بود با آن است که خطوط معنایی این مفهوم، فراتر از منازعات جاری رخ می­‌نماید. امری که نیازمند طی کردن دو مقدمه است:

* انقلاب و انسانِ انقلابی


مقدمه­‌ی اول پیرامون نگاه رهبر انقلاب به چگونگی انقلاب اسلامی است. چگونگی وقوع یک انقلاب، یکی از مهم­‌ترین موضوع­‌های مورد بحث در نظریه­‌های انقلاب است. تا حدودی بسیاری زیادی می­‌توان این چنین ادعا کرد که موردِ انقلاب اسلامی در ایران یک تخلف و خلاف­‌آمد در میان تمامی چگونگی­‌های بحث شده در نسل­‌های گوناگون نظریه­‌ها انقلاب بوده است. مسئله این­جاست که این موردِ متمایز، تنها یک رویداد و یا اتفاق روی­داده در عالم واقع نیست. این تحلیلِ متمایز امام خمینی۲، متفکرین و کنشگران عمومی انقلاب اسلامی از چگونگی وقوع یک انقلاب است که این رویداد منحصر به فرد را ایجاد کرده است. تحلیل و بازاندیشی­‌هایی که متفکرین انقلاب در تفسیرهای متأخر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ارائه می­‌دهند نیز بر این عنصر متمایز تأکید دارد. «فتح­‌الفتوح» یا انسان انقلاب اسلامی عنصر مشترک تحلیلی است که در دیدگاه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، رهبر انقلاب و دیگر متفکرین معطوف به انقلاب اسلامی پرورانده می­‌شود. آیت­‌الله خامنه­‌ای توضیح می‌دهند که فتحِ انقلاب اسلامی فراتر از سطح جامعه و جغرافیا، در ژرفای وجود انسان­‌ها اتفاق می­‌افتد.۳

البته اهمیت عنصر «انسان انقلابی» در این خط تحلیلی، لزوماً به معنای کنشگرمحور بودن تحلیل انقلاب اسلامی و نادیده‌گرفتن نقش ساختارها، در دیدگاه این متفکرین نیست. بلکه نشانگر اهمیت بنیادینی است که انسان انقلابی و عمل انقلابی آن در فرایند وقوع انقلاب اجتماعی دارد.

* جنبش­‌های پس از انقلاب اسلامی
مقدمه­‌ی دوم، بازخوانی موضع کلی­‌ای است که نظریه­‌ی تحلیلی متفکرین انقلاب اسلامی، در تحلیل انقلاب اجتماعی اتخاذ می­‌کنند. این موضع بر خلاف اغلب نظریه­‌های جامعه­‌شناسی انقلاب، موضعی غیرمحافظه­‌کار است. نظریه­‌های انقلاب عموماً در پی تشریح چگونگی فرونشاندن تب انقلاب هستند. اما نظریه­‌ای که متفکرین انقلاب اسلامی با تمرکز بر این انقلاب، پیرامون چگونگی وقوع یک انقلاب می­‌پرورانند، در پی دمیدن در وضعیت انقلابی و تداوم آن در دوران پس از نظام است. ارجاعات مکرر و اخیراً پرتعداد آیت­‌الله خامنه­‌ای به مفاهیمی مرتبط با انقلاب، همچون «تفکر انقلابی»، «هندسه‌ی انقلاب اسلامی»، «خطوط اساسی و اصول انقلاب اسلامی»، «انقلابی ‌ماندن»، «انقلابی‌ فکر کردن» و «انقلابی عمل کردن»، «انقلابی‌گری»، «مهد انقلاب» و «انقلاب‌زدایی»، «تربیت انقلابی» و «کار انقلابی»، «تجربه‌ی متراکم انقلاب» و «نیروهای انقلابی»، «جریان غیرانقلابی»، «هویت انقلابی» در همین راستاست.۴

با ارجاع به این دو گزاره و گزارش محوری در اندیشه اجتماعیِ رهبر انقلاب، می­‌توان به بازخوانی دقیق­‌تر لایه­‌های مفهومی استدلال استعاری آتش به اختیار باز ­گردیم. عنصر اصلی در انقلاب اسلامی و بازتولید آن، انسانِ انقلاب اسلامی و انقلابی‌گری اوست. برای این منظور نیاز است همواره مسیر کنش‌گری برای انسانِ انقلاب اسلامی هموار گردد. این مسیر در چارچوب یک جنبش اجتماعی امکان می­‌یابد. «آتش به اختیار» استدلالی استعاری برای هموارسازی این مسیر و تمهید ساختن این جنبش است. رهبر انقلاب در حمایت همواره­‌ی خود از «حزب­‌الله»، چنین ره‌گشایی­‌ای را دنبال می­‌کرده­‌اند. حمایتی که پیش از این در چارچوب مفاهیمی مانند «جوان مؤمن انقلابی» رخ نموده و اکنون در استعاره «آتش به اختیار» به سطح متفاوتی رسیده است.

* «آتش» و «اختیار» : در برابر منورالفکران محافظه‌­کار و محافظه­‌کاران سنت­‌گرا
دو عنصر «آتش» و «اختیار» در این استدلال، واجد دلالت­‌ها و مستلزم غیریت­‌هایی است که تمهیدات لازم برای یک جنبش معطوف به انقلاب اسلامی را فراهم می­‌آورد. گشودن «آتش»، به‌وضوح دعوت به جهت­‌گیریِ آرمان­‌خواهانه است؛ به مخاطبان روحیه و امکان نقادی می­‌دهد. این مؤلفه، در تقابلِ انسان­ انقلاب با منورالفکری محافظه­‌کار معنا می­‌یابد. یعنی کسانی که به سبب قرار داشتن در موضع حفظ وضع موجود جهانی، هرگونه آرمان­‌خواهی­‌ای را بر نمی­‌تابند.

«اختیار» اما گوهر و جوهره­‌ی اصلی کنش­‌گری اجتماعی­‌ای است که محافظه­‌کاران سنتی با ساخت برخی از ساختارها و ستادهای ساده و بسیط، امکان کنش‌گری از صفِ انسان انقلابی را سلب نموده­‌اند. این دو جریان، «انسان انقلابی» را یک موجود راضی به وضع موجود یا یک کنش‌گرِ منفعل، که صرفا منتظر است تا دیگران به او بگویند چه کند می­‌خواهند؛ آن­ها با وجود تمایز در منورالفکری و سنت­‌مآبی، در محافظه­‌کاری مشترکند. محافظه­‌کاری­‌ای که قتلگاه انقلاب است. «آتش به اختیار» این مرگِ محتمل را نشانه گرفته است و بی­‌دلیل نبود و نیست که به محض طرح این مفهوم، دو جریان فوق به سان دو تیغه­‌ی یک قیچی به تهی­ ساختن این مفهوم از معنا برخاسته و کوشیدند با تبدیل آن به دست‌مایه­‌ی جدال­‌های لفظی، معنای حقیقی آن را در پرده­‌ای از ابهام قرار بدهند.

از سوی دیگر مفهوم «آتش به اختیار» خود مبتنی بر استدلالی مقدماتی است که عبارت است از تعطیل بودن یا مختل بودن دستگاه‌­های مرکزی فکر، فرهنگ و سیاست. این تحلیل از وضع موجود، دعوتی فراگیر است که می­‌تواند نیروهای اجتماعی انقلاب اسلامی را در موقعیت گریز از مرکز قرار دهد. این موقعیت و دینامیسم حاصل از آن نیروی دوباره به هسته‌­های اصلی جنبش جوانان مؤمن انقلابی تزریق می­‌نماید. اتکای بیش از حد نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی به دستگاه­‌های مرکزی و رسمی، اصلی­‌ترین عنصر در به محاق رفتن کنش‌گری اوست. «جناح مؤمن انقلابی» اگر چه بسیار بیش از گذشته از بند کنش­‌های رسمی رهایی یافته و به نحوی ایجابی اهمیت «کار مردمی» و «خودجوش» را درک کرده است اما گویی همچنان به ایفای نقش دستگاه­‌های رسمی در بازتولید فکر، فرهنگ و سیاستِ در ساحت انقلاب اسلامی امید دارد. اعلان اختلال یا تعطیلی این دستگاه­‌ها به انسانِ انقلاب یادآوری می­‌کند مسئله تنها این نیست که بازتولید مردمیِ فرهنگ و سیاست «اهمیت» دارد؛ مسئله این است که به دلیل تعطیلی و اختلال در مرکز، این مهم بدون یک کار مردمی «امکان» ندارد.

اگر «آتش به اختیار» را فراتر از یک مفهوم-استدلال روزمره و در یک ارجاع مداوم به منظومه­ کلان اندیشه اجتماعی رهبر انقلاب درک کنیم؛ وجوه مختلف این استعاره، دلالت­‌های قابل توجهی برای بازسازی نیروی اجتماعی انقلاب به دست می‌دهد. یکی از مهم­‌ترین این وجوه، علت اعلان تعطیلی «دستگاه­‌های مرکزی» فکر، فرهنگ و سیاست است. استدلال رهبر انقلاب این نیست که این دستگاه­‌ها به دلیل قرار داشتن در مرکز، تعطیل و مختل هستند پس هر حرکت و روایتِ غیررسمی موضوعیت داشته و در موقعیتی گشوده (غیرتعطیل) است. باوری که به رغم ظاهر انتقادی، با اصالت دادن به موقعیتِ بر یا در مرکز، امکان هرگونه نقد محتوایی را از حرکت­‌های مردمی سلب می­‌کند. انتقاد رهبر انقلاب از دستگاه­‌های مرکزی در فاصله­‌ی آن­ها از «مسئله­‌های اصلی» است و این­که «مسئله‌ی اصلی را از مسئله‌ی فرعی تشخیص نمی­‌دهد»؛ تذکری که پیش از این، از جمله چندین سال قبل در همین دیدار دانشجویی، آن را در ارتباط با حرکت­‌های اجتماعی مطرح کرده و نسبت به مرکزیت یافتن «مسائل غیرتعیین کننده و غیر اصلى» هشدار داده بودند: «باید توجه کنیم که مسائل را اصلى - فرعى کنیم. مسائل درجه‌ى دوم جاى مسائل اصلى را در انگیزه‌هاى ما، در همت ما، در صرف انرژى‌اى که می‌شود، نگیرد.» این وجه از استدلال رهبر انقلاب، می­‌تواند نیروی انقلاب را از ورطه­‌ی مسائلی فرعی به خارج ساخته و بر محوریت مسئله­‌های اصلی انقلاب بازسازی نماید.

* «آتش» و «اختیار» : تمهید یک جنبش انقلابی
«آتش به اختیار» بیش از هر چیز محصول خط ممتدی است که رهبرِ انقلاب برای بازتولید یک جنبش اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی دنبال می­‌کنند. کوششی که گام به گام، پس از صورت­‌بندی مفهوم «جناح مؤمن انقلابی» به مثابه یک جنبش۵، هشدار نسبت به طرد آن جناح مؤمن انقلابی۶ و تأکید بر اهمیت کار مردمی و خودجوش۷، نقش مکمل و تسهیل‌گری نهادهای فرهنگی نظام۸ و اکنون به مفهوم «آتش به اختیار» و مرحله­‌ی اعلان تعطیلی دستگاه­‌های مرکزی رسیده است. مرحله- مفهومی که ضمن منتفی ساختن امکان هضم این حرکت، با دینامیسم گریز از مرکز به آن شتاب بخشیده و مقدمات پیدایی و پویایی یک جنبش اجتماعی برخاسته از انقلاب اسلامی و معطوف به آن را بیش از پیش فراهم­‌تر می­‌سازد.

برخلاف منورالفکران غرب­گرا که به دلیل قرار داشتن در موضعِ حفظ و هضم نظام جمهوری اسلامی در نظم جهانی، اصول محافظه­‌کاری را به رهبر انقلاب متذکر می­‌شوند؛ رهبر «انقلاب» درکی متفاوت و کاملا اجتماعی از موقعیت و نقش رهبری در جامعه دارند. از نظر ایشان نقش ولی­‌فقیه فراتر از رهبری نظام و «مدیریت اجرایی کشور» است. رهبر، رهبریِ پروژه اکنونیِ انقلاب اسلامی و «بسیج افکار عمومی» را بر عهده دارد۹ و بر اساس همین باور است که نقش بسیج‌کننده­‌ی رهبر انقلاب برای جنبش­­‌های اجتماعی برجسته می­‌گردد.

* چه باید کرد؟
با مروری بر تاریخ تحولات پس از انقلاب اسلامی به‌ویژه یک‌ونیم دهه‌ی اخیر به‌خوبی در می­‌یابیم بر حسب یک تحلیل صحیح از نسبت امت و امامت بود که انقلاب اسلامی در جنبش(هایی) اجتماعی بازتولید شد. در عسرت و غربت ناشی از برخوردهای طردکننده و هضم­‌کننده­‌ی محافظه­‌کاران غرب­‌گرا و سنت­‌گرا، این «نهضت عدالت­خواهی» بود که به مثابه جنبشی جوانانه در دهه‌ی هشتاد امکان بروز یافت.۱۰ در شرایطی که سیاست­‌زدگانِ روزمره‌ چالش‌های انقلاب را به چالش‌های سیاسی و خطّی و جناحی فرو کاسته و ادبیات انقلاب را در این چالش­‌ها مصرف می­‌کردند؛ این جوانان انقلابی بودند که آتش­‌پاره­‌های عدالت­خواهانه­ در ادبیات رهبر انقلاب را درک و دریافت کرده و با پاسخ­‌هایی به هنگام، یک جنبش اجتماعی مؤثر را شکل دادند.

آیا استدلال­­‌ها و گفتارهای اخیر رهبر انقلاب را می­‌توان تمهید جنبشی دیگر و طلیعه­‌ی برخاستن حرکتی و نهضتی مجدد از قلب انقلاب اسلامی دانست؟ منطق حرکت و نهضت در نظام امت و امامت به ما یادآور می­‌شود، پاسخ این پرسش تا حدود زیادی به نوع تجاوبی بستگی دارد که از جانب «امت» به فراخوان «امام» داده خواهد شد.

*مجتبی نامخواه

پی‌نوشت‌ها:
۱. رهبر انقلاب در دومین خطبه عید فطر درباره چیستی آتش به اختیار بر «کار فرهنگی خودجوش و تمیز» تأکید می‌­کنند و درباره­‌ی چه نیستی آن، «بی‌قانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ‌ پوچ‌اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور» را برجسته می­‌سازند. (۵/۴/۱۳۹۶)
۲. برای تفصیل بیشتر ن. ک به مقاله‌ی نظریه انقلاب امام خمینی در فصل‌نامه اندیشه سیاسی در اسلام، پاییز ۱۳۹۴، شماره ۵.
۳. برای تفصیل بیشتر ن. ک به: یادداشت­‌های «نسخه‌ رهبر انقلاب برای جلوگیری از ترمیدور انقلاب اسلامی» و «درباره اخلاق انقلابی‌گری».
۴. به عنوان نمونه بیانات مورخ: ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱ فروردین ۱۳۹۵، ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ۳۰ دی ۱۳۹۴ و ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ۲۲ خرداد ۱۳۹۶.
۵. برای توضیح بیشتر ن. ک به: یادداشت «جناح مؤمن انقلاب» به مثابه یک جنبش، تأملی بر جنبش جوانان مؤمن انقلابی؛ ویژگی‌ها و چالش‌ها.
۶. بیانات مورخ ۱۵/۱۲/۱۳۹۲.
۷. بیانات مورخ ۱/۱/۱۳۹۳.
۸. حکم آغاز دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، مورخ ۲۶ مهر ۱۳۹۳.
۹. ۲۲بیانات مورخ /۲/۱۳۸۲.
۱۰. رهبر انقلاب در بیانات مورخ ۱۹/۲/۱۳۸۴، در گزارشی موجز این فرایند را این چنین تشریح می‌کنند: «بنده نهضت عدالت خواهی را مطرح کردم؛ فضایی در کشور به وجود آمد و جوان های ما به این مسأله علاقه مند شدند».

 

گزارش عملکرد های دهیاری و شورای ورجوی

آرشیو

سومین جلسه گزارش عملکرد

عنوان مطلب

دومین جلسه گزارش عملکرد شورای ششم

دهیار ورجوی در آغاز جلسه از معطلی پروژه های عمرانی روستاهای شهرستان مراغه خبر داد. مهندس سلیماندوست گفت: این معطلی به علت

عنوان مطلب

اولین نشست رسانه ای شورای ششم

در حالی برگزار شد که دهیاری و شورای اسلامی روستای ورجوی #انتقادات و #گلایه هایی را درخصوص نحوه عملکرد این پایگاه خبری پس از روی کار آمدن شورای ششم داشتند

عنوان مطلب

گزارش عملکرد شورای پنجم

#شفافیت_مالی و گزارش تفصیلی درآمد ها و هزینه های روستا و نحوه دخل و خرج آن که برای اولین بار و پس از تأسیس نهاد دهیاری و شورای اسلامی در روستای ورجوی جهت آگاهی یافتن اهالی شریف روستا و مطلع شدن از عملکرد مالی این نهاد عمومی گزارش می شود

عنوان مطلب

گزارش عملکرد چهار ماهه دهیاری و شورای اسلامی ورجوی

# جمعه هفتم اردیبهشت 97، دهیاری و شورای اسلامی ورجوی، همان طور که در زمان برگزاری انتخابات برای مردم قول ارائه گزارش عملکرد مقطعی خود را داده بودند خلاصه ای از اهم فعالیت های انجام گرفته توسط این نهاد را به شرح ذیل ارائه دادند.

ویژه برنامه ها

آرشیو
عنوان مطلب

سخنان مهم فرمانده سپاه مراغه در مراسم تودیع و معارفه فرمانده جدید حوزه مقاومت بسیج 5 کربلای ورجوی

عنوان مطلب

سلسله جلسات تربیتی خانوادگی هیئت الزهراء (س)

پایان موفق دوره اول سلسله جلسات تربیتی خانوادگی هیئت الزهراء (س) روستای شهید پرور ورجوی در سال 1401

عنوان مطلب

ویژه برنامه نیمه شعبان

بیانات دکتر حسین اکبریان ورجوی در سالروز ولادت یگانه منجی عالم بشیریت

عنوان مطلب

دهمین یادواره سرداران و 71 شهید ورجوی

دهمین یادواره سرداران و 71 شهید ورجوی در شهیدپرورترین روستای ایران برگزار شد.

عنوان مطلب

محفل انس با قرآن در روستای ورجوی

برگزاری محفل انس با قرآن در هفته بسیج؛ استاد خاکی از ۶ نفر تجلیل کردند.

افتتاحیه ها؛تفاهم نامه و عملیات

آرشیو
عنوان مطلب

پیشرفته ترین تصفیه خانه فاضلاب کشور در روستای ورجوی احداث می شود

عنوان مطلب

خط انتقال دائمی آب شرب مراغه ورجوی

خط انتقال دائمی آب شرب مراغه ورجوی با همت دهیاری و شورای اسلامی ورجوی افتتاح گردید.

عنوان مطلب

انعقاد تفاهم نامه

انعقاد تفاهم نامه ساخت تصفیه‌ خانه ورجوی ؛ حاج نادر ذاکری وقف کرد.

عنوان مطلب

بازدید فرستاده وزیر گردشگری

بازدید فرستاده ویژه ی وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور از معبد مهر ورائوی

عنوان مطلب

عملیات آسفالت جاده مراغه ملکان

آغاز عملیات آسفالت جاده مراغه ملکان ؛ مطالبه گری پایگاه خبری ورائوی و اقدام نماینده مراغه

آلبوم تصاویر ورجوی

گزارش های اختصاصی پایگاه خبری ورائوی

یادداشت های مدیر مسئول: هادی رستمی آذر

پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی

پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی

« روستای تاریخی و هدف گردشگری ورجوی»؛ استان آذربایجان شرقی؛ جنوب شهرستان مراغه

برچسب ها